مهرگان؛ ظرفیتی فرهنگی که با بیتدبیری به خاک سیاه نشست
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۳۴۴۸
بعد از ادامه دادن فعالیت حرفه دو نسل خود، نه انگیزهای برای احیای مجدد آن دارد و نه امیدی برای بهبودی وضع موجود، حتی وقتی از وی دعوت میشود که درباره علت تعطیل شدن کتابفروشی مهرگان صحبت میکند، با پاسخی کوتاه میگوید«چه فایده، مگر بیان آن در تعطیل نشدن کتابفروشی دیگر اثر دارد؟»
اگر اهل کتاب و بهویژه کتابهای فنی و مهندسی بوده باشید نام کتابفروشی «مهرگان» در خیابان سیدعلیخان اصفهان را شنیدهاید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خانواده اهل کتاب «فتاحی» طی سه نسل پیدرپی این کتابفروشی را چرخاندند و به مردم و بهویژه اهل علم و دانش و پژوهش خدمترسانی کردند تا اینکه با مشکلات و بدسلیقگیهایی روبهرو شدند و بهاجبار و اکراه مجبور به تعطیلی این مغازه قدیمی و نامآشنا شدند. تعطیلی که باعث شد عدهای بهظاهر فرهنگ دوست آن را دستاویزی برای مطرح کردن و جذب فالوور پیج خود قرار دهند، حال نزدیک به سه هفته از تعطیلی این کتابفروشی میگذرد و مثل هر اتفاق ناگوار در حوزه کتاب، این تعطیلی و علت آن به دست فراموشی سپردهشده است، فراموشی که اگر به آن توجه نشود، در آینده نزدیک شاهد تکرار اینگونه اتفاقات تلخ خواهیم بود.
کوشا فتاحی، از نسل سوم این خاندان است که با خبرنگار ایمنا درباره فرازوفرودهای تعطیلی این کتابفروشی تخصصی به گفتوگو نشسته است.
از آغاز به کار کتابفروشی مهرگان برایمان بگویید؟
پدربزرگم پسازاینکه از شرکت ملی نفت بازنشسته شد همکاری خود را با کتابفروشی مهرآیین بهعنوان حسابدار آغاز کرد و بعد از مدتی کوتاه به دلیل فعالیتهای مستمر و دلسوزانه وی اداره این کتابفروشی به پدربزرگم واگذار شد. آن کتابها همه به زبان انگلیسی بودند.
این کتابفروشی ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تعطیل شد. کمی بعد پدرم برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد به کانادا رفت و زمانی که برگشت کتابفروشی مهرگان را در سال ۵۸ در خیابان سیدعلیخان راهاندازی و افتتاح کرد. این در حالی بود که پدربزرگم تنها پنج کلاس سواد رسمی داشت اما ازنظر علم، مطالعه و تسلط به زبان انگلیسی فوقالعاده بود.
پدرم نیز از بچگی علاقه فراوانی به کتاب داشت. از زمانی که خواندن و نوشتن را شروع کرده و همان زمان شغلهای مختلفی مانند اداره برق یا شرکت نفت به وی پیشنهادشده بود اما هیچکدام را ادامه نداد تا اینکه در سال ۵۸ به شکل رسمی کتابفروشی مهرگان را تأسیس کرد.
در آن زمان استقبال مردم اصفهان از خرید کتاب چگونه بود؟
خانواده من به شکل بیشازاندازه اهل کتاب و کتابخوان بودند. کتابفروشیهای قدیمیتری همچون مشعل و تأیید هم آن زمان بودند که فعالیت داشتند اما هیچ کتابفروشی فنی و مهندسی آن زمان حتی در تهرانهم وجود نداشت.
فعالان این بخش ممکن بود کتابها یا کسبوکار دیگری هم داشته باشند و در کنار آن چند نسخه کتاب فنی و مهندسی هم داشته باشند، اما به این شکل جامع و کامل بهمانند مهرگان کتابفروشی تخصصی در حوزه مهندسی و فنی موجود نبوده است. وقتی مهرگان شروع به فعالیت کرد فقط درفروش حوزه کتابهای مرجع، زباناصلی و خارجی فعالیت میکرد. زمانی هم که کشورمان درگیر جنگ با رژیم بعث عراق شد دیگر امکان اینکه کتابهای انگلیسی وارد کنند وجود نداشت.
در آن زمان فروش کتابهای فنی و مهندسی در اصفهان رونق فراوانی داست به یاد دارم دستکم برای حساب کردن بهای پول کتاب مشتری باید حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در صف منتظر میماند. بعدها جهاد دانشگاهی در دروازه شیراز اصفهان کار خود را آغاز میکند که کتابفروشی این مجموعه هم تلاش کرد در موضوع فنی مهندسی فعالیت داشته باشد. همچنین کتابسرای دیگری با مدیریت آقای محمدی درزمینهٔ فنی و مهندسی وارد کارزار این بخش شده بود. در همان دوران جنگ تحمیلی، مراجعه به کتابفروشی مهرگان زیاد و قابلتوجه بود.
پدرم همواره مشتاق بود مردم را راهنمایی کند. نوجوانان و بچههای المپیادی بودند که به مغازه میآمدند و پدرم ساعتها برای آنها وقت میگذاشت. کمکم تخصص کتابهای فنی و مهندسی در خانواده ما جا افتاد. چراکه هر کتابفروشی یک تخصص کاری و مختص به خود دارد.
برخی تاریخ و شماری ادبیات؛ شاید خود من تفاوت کتابهای تاریخی راندانم اما درباره تفاوتها در مکانیک سیالات یا استاتیک اطلاعات خوبی در این سالها کسب کردهام. زمانی بود که باربری به شکل امروزی وجود نداشت و پدرم عصر پنجشنبه به تهران میرفت و کتابها را تهیه میکرد و به اصفهان میآورد.
آن زمان یک کتاب دانشگاهی در یکترم، دو هزار جلد فروش میرفت اما همان کتاب در این سالها پنج جلد فروش نداشته است.
در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که امکان ورود کتاب به زبان لاتین وجود داشت، چه سیاستی را اتخاذ کردید؟
یک سری کتابهای فارسی ازجمله در شاخههای حقوق، زبان و پزشکی تهیه کردیم. امابعد از مدتی که رفتیم مجبور شدیم این کتابها را نیز از لیست خریدمان حذف کنیم. اولین آنها کتابهای پزشکی بود چراکه تغییرات بهروز این کتابها زیاد بود و نسخههای جدیدتر آن باعث میشد کتابهای قبلی خریداری نداشته باشند.
بهمرور در مراحل بعد کتابهای حقوق و زبآنهم به دلیل همان بهروز شدن مداوم، حذف شدند. چون امکآنهماهنگ شدن با این بهروز شدن پشت سر هم تهیه کردن کتابهای تغییر کرده وجود نداشت. وقتی شما کتابی را خریداری میکنید و آن کتاب به فاصله کوتاهی تغییر میکند شما مجبور میشوید آن را از دور خارج کنید.
چرا نام مهرگان را برای کتابفروشی برگزیدید؟
اطلاع دقیقی درباره این موضوع ندارم. پدرم متولد هفدهم مهر و روز مهرگان است و شاید علت این نامگذاری از سوی پدربزرگ مرحومم همین باشد. پدرم با مشورت با پدربزرگم این مسیر را دنبال کرد. از همان ابتدا جواز کسب این کتابفروشی هم به نام پدرم ثبت شد.
بهمرور و با پیشرفت کار در سالهای آغازین، کتابهایی غیر از فنی و مهندسی حذف شدند. سالیان سال، دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی بهویژه دانشگاههای بزرگی همچون واحد خوراسگان و نجفآباد با استادان خوب و دانشجویان فعال ازجمله مراجعان کتابفروشی مهرگان بودند.
اما در طول سالهای اخیر، استادان با دادن یک جزوه به دانشجو کار را تمام میکنند و پاس کردن درنهایت میشود تمامکاری که یک دانشجو انجام میدهد بنابراین دانشجو نیازی به خرید کتاب احساس نمیکند. زمانی بود که دانشجویی با سفارش استاد برای خرید فیزیک هالیدی مراجعه میکرد. استاد به دانشجو توصیه میکرد اگر خواستار دانش بیشتر هم هستی، کتابهای این نویسندگان را هم بخر و بخوان؛
دانشجو هم مشتاق علم و آگاهی بود و همه کتابهایی را که استاد سفارش کرده بود میخرید و مطالعه میکرد. بحث مالی هم مطرح نبود چون همان زمانها هم وضعیت اقتصادی عموم مردم خیلی خوب نبود. امروزه تبی ایجادشده که بیشتر افراد به دنبال رزومه پرکردن و مدرک گرفتن هستند.
از چه تاریخ یا دورهای این موضوع باب شد؟
از سالهای میانی دهه ۸۰ که دانشگاههای متعددی مثل پیام نور و غیرانتفاعی باز شدند سیستم آموزشی عوض شد و افت شدیدی در موضوع کتاب، کتابخوانی و علمآموزی روی داد.
بهعنوان نمونه زمانی بود که تنها دو کتاب ادبیات و زبان فارسی از یک یا دو نویسنده شناختهشده برای دروس عمومی دانشگاه و برای همه مراکز آموزش عالی در استانهای مختلف طراحی و تجویز میشد اما از همان سالهای میانی دهه ۸۰ به بعد هر استان و دانشگاهی باوجود نویسندگان متعدد، کتابهایی را که خودشان میخواستند در لیست انتخاب واحد دانشجویان میگنجاندند. همه این عوامل باعث یک افت جدی در سیستم کتاب و کتابخوانی بهویژه در مورد کتابهای دانشگاهی و درسی شد.
غیرازاین موارد چه مشکلات و معضلاتی باعث این رکود فرهنگی شدند؟
باز شدن دانشگاهها و مراکز متعددی که مدرک دانشگاهی میدادند یک معضل جدی بود. همان سالها اگر کتابفروشان در ماههای مهر و آبان کتابهایشان فروش میرفت برای همهسال آنها کافی بود. گاهی نیز نیمه اول فروش کتابفروشیها وضعیتی خوبی داشتند و با همان فروش خوب نیمه دوم، نیمه اول سال را نیز به شکلی میگذراندند که زیاد متضرر نشوند.
اما کمکم و بهمرور کار بهجایی رسید که ششماهه دوم فقط به ماه مهر و هفته اول آبان ماه و همچنین بهمنماه و اوایل اسفندماه هرسال محدود شد.
امروزه وضعیت فروش کتاب چگونه است؟
فروشها قابلمقایسه با گذشته نیست. با مبلغ فروش کاری ندارم بلکه موضوع بحث ما شمارگان فروش و تعداد خریداران کتاب است. همه کتابفروشیهایی که درزمینهٔ فنی و مهندسی فعالیت دارند و حتی مراکز پخش نیز وضعیت خوبی ندارند.
خرید کتاب برای مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد وضعیت بهتری در پنج سال قبل داشت که این مهم نیز بهیکباره افت کرد. فقط هم بحث کتابفروشی خودمان در اصفهان نبود چراکه ما با مراکز پخش بزرگی در تهران به شکل مستمر ارتباط داشتیم و این کاهش خریدها شامل عموم مجموعهها هم بود.
از زمانی که آموزشگاههای مقطع ارشد باز شدند، دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد نیز به سمت جزوه خوانی و دور شدن از کتاب سوق پیدا کردند. قبل از اینکه این آموزشگاهها ایجاد شوند یک دانشجو باید بهعنوانمثال در رشته معماری چند کتاب را بهعنوان سرفصل مطالعه میکرد اما وقتی وارد آموزشگاهها شدند، دیدند که با خواندن یک جزوه دیگر نیازی به خوانش آنهمه کتاب ندارند.
امروزه تعداد کتابفروشیهای تخصصی بیشتر شده است؟
وضعیت مراکز فروش خوب نیست. حدود ۱۵ سال قبل ۱۵ مرکز پخش قوی و ممتاز در تهران فعالیت میکرد اما امروزه سه مرکز پخش باقیمانده که از این سه مورد، تنها یکی از آنها کیفیت خوبی در این بخش دانشگاهی دارد.
چرا این اتفاقات تلخ در حوزه فروش کتاب افتاد؟
چون بسته میشویم و چون کتاب نمیخرند. گرانی هم مطرح هست اما عامل اصلی نیست. جزوه خوانی عامل این وضعیت است. ما همه دوست داریم کارمان راحت باشد و همهچیز آماده باشد.
چه شد مهرگان بهمرور رو به تعطیلی رفت؟
مهرگان از زمانی به مشکل برخورد که شش ماه از سال فروش داشتیم و شش ماه دیگر با همان داشته شش ماه پرفروشمان، سپری میشد. سال ۸۵ زنگ خطر کمفروشی ما به صدا درآمد. سالهای ۹۱ و ۹۲ نیز بار دیگر شاهد افت شدید دیگری درفروش بودیم.
بعد از تعطیلی مهرگان برخی کاربران در نظراتشان نوشتند که چرا خودشان را بهروز نکردند؛ درحالیکه زمانی که ما سایت فروش و ارائه کتاب مهرگان را راه انداختیم مشابه آن در اصفهان وجود نداشت. در کشور نیز دو یا سه سایت کتابفروشی فنی مهندسی فعالیت داشتند.
زمانی که در فضای اینستاگرام فعالیتمان را به شکل رسمی و جدی آغاز کردیم هنوز مجموعه مشابهی در این فضا حضور و فعالیت نداشت. درواقع افت فروش از همان سالهایی که اشاره کردم شروع شد.
یکی دیگر از دلایل افت فروش کتاب، این بود که برخی از استادان زمانی که دانشجویی برای تهیه کتاب به مشکل برمیخورد، جزوه و نوشتهها را در سایت یا وبلاگ اسکن شده یا به شکل پیدیاف قرار میداد و دانشجو بهراحتی اقدام به مراجعه به اینترنت و چاپ صفحات موردنیاز درس و تحصیل خود میکرد. این موضوع آمار فروش را بهشدت پایین آورد.
همچنین پاساژهایی باز شدند که کتابها را اسکن و کپی میکردند. حالا اگر یک کتاب ۱۰۰ هزار تومان قیمت داشت، کپی همان کتاب ۳۰ هزار تومان فروخته میشد. برخی بهاندازهای در این گسترش این رویه غلط در اصفهان پیشرفت کردند که حتی برای ما هم قابلتشخیص نبود کدام کتاب اصلی و کدام کپی و زیراکس همان کتاب است.
کدام دستگاه باید بر این موضوع نظارت میکردند تا شاهد این وضعیت نباشیم؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در جریان این امر بودند اما اقدامی برای بهبود وضعیت نکرد. اگر بخواهیم این مسائل را به اتحادیهها واگذار کنیم باید بگوییم که آنها توان اجرایی و نظارتی ندارند. اما وزارت فرهنگ این قدرت را داشت و میدانستند که کجا یا در کدام پاساژ این کپیکاریها صورت میگیرد اما متأسفانه اقدامی نکردند و کاری از پیش نبردند.
باید اشارهکنم که اصفهان مهد تخریب است. ناشرانی هستند که به خاک سیاه نشستند. حتی کارشان به دادگاه هم رسیده است. بااینکه اتحادیه کتابفروشان و ناشران تهران خیلی قویتر پیگیر این جریان بود و بعد از سالیانی که مشکل پیدا کردند اما بازهم درصد افست کاریهای کتاب کشور، در اصفهان صورت میگرفت.
نکته مهم دیگر اینکه در شهرهای دیگر چیزی بهعنوان تخفیف کتاب موضوعیت نداشته و ندارد. مرکز این بدعت نیز اصفهان است. همکاران مابعد از باز شدن جمعهبازار که همان کتابفروشان قدیم وارد شدند و دیدند فایدهای ندارد بنابراین اقدام به ترک این رویه کردند اما ورود عدهای که اصلاً کارشان کتاب نبود باعث شد قشری وارد این کار شود که فقط دنبال سود بود و به چیزی دیگر فکر نمیکرد.
کمکم بخشی کتابفروشیها شروع به تخفیفهای پیدرپی کردند که فکر کردند این هنر است. کار بهجایی دیگر رسید که تخفیف دادن بیشتر، رقابتی شد و هماکنون بهجایی رسیده که در کتابهای کمکدرسی حتی افرادی این کتابها را با ۳۰ درصد تخفیف میخرند و مدتزمانی بعد همان کتابها را با ۳۲ درصد تخفیف به فروش میرسانند!
همه کتابفروشهاکلافه شدند حتی افرادی که خودشان بیان گذار همین تخفیف دادنها در اصفهان بودند امروز بسیار شاکی هستند. هیچ جای ایران چنین مسئلهای وجود ندارد. بخشی از این موضوع هم مربوط به فرهنگ مطالعه است. فردی که رشته برق خوانده چرا دیگر خودش را بهروز نمیکند بنابراین وقتی کتاب نخرند آمار فروش کتاب پایین میآید.
نکته دیگری که اشاره به آن در اینجا ضروری است این است که چرا باید بعدازاین همهسال فعالیت دلسوزانه و پیگیرانه، صاحب و فعال فرهنگی کتابفروشی، یک لوح تقدیر نداشته باشد. چرا باید اینگونه باشد؟
خودمان در سال ۸۸ وارد این کار شدم و سیستم کتابفروشی را بهطور کامل کامپیوتری کردم. آن زمان حتی برای دریافت وام به یکی از سازمانهای فرهنگی مراجعه کردم که اعتبار هم داشتند اما به بنده ندادند. سال ۹۳ صحبتی شد که اداره فرهنگ تسهیلاتی برای تجهیز و بهروز شدن کتابفروشها پرداخت میکرد و برخی نیز از این تسهیلات استفاده کردند اما به ما ندادند.
در حقیقت ما خواستهای از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نداریم و تنها موردی که انتظار داشتیم یک تقدیرنامه ساده بود که آنهم از پدرم دریغ شد.
برای تعطیلی مهرگان پیشآمدهای دیگری هم رخداده است؟
چهارسال بود این مغازه ضرر میداد. حتی مجبور شدیم کتابهای عمومی و عروسکهای نمایشی هم به لیست فروشمان اضافه کنیم که اگر اینها را نداشتیم همان چهار سال قبل تعطیلشده بودیم.
دستمزد و مزایای افرادی که برای کار در کتابفروشی بکار گرفته بودیم درنمیآمد. حجم کار هم بالا رفت و این اواخر به ۲۱ هزار عنوان کتاب رسیده بود و با یک شاگرد کارها پیش نمیرفت و هیچ برداشت و عایدی نداشتیم.
چه نهادی مقصر این بسته شدن است؟
دستکم اگر نهادهای متولی حمایت معنوی میکردند شاید فعالیت مان را ادامه میدادیم اما این حمایت را نداشتیم. پدرم باآنهمه زحمتی که کشید حمایتی نشد.
اما مردم هم همهچیز را سیاسی میبینند درحالیکه حکومت و دولت هم از ما مردم است. سؤالی که پیش میآید این است که خود ما مردم چه کردهایم؟ کتاب خریدیم یا که فهمیدیم این کتابی که میخوانیم خوب است یا خوب نیست؟
اگر باتجربه امروز آن دوران بودید وارد این کار میشدید؟
پدرم یک دهه قبل میگفت کار روبهزوال است و راه بهجایی نمیبرد و بازهم شاهد بسته شدن کتابفروشیهای دیگر خواهیم بود. کتاب خیلی گران شده است. یک دانشجو قدرت خرید دو میلیون کتاب درترم را ندارد
سخن پایانی؟
امیدوارم همواره نام مهرگان به نیکی یاد شود.
گفتگو از: کوروش دیباج و محمود افشاری
کد خبر 608609منبع: ایمنا
کلیدواژه: کتاب کتابفروشی های اصفهان کتابفروشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق کتاب فروشی کتاب فروشی کتاب فروشی ها شدن کتاب فروش فنی و مهندسی وجود نداشت دانشگاه ها کتاب ها فروش کتاب همان کتاب خرید کتاب همه کتاب آن زمان باز شدن سال ها شش ماه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۳۴۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هندیها به نمایشگاه کتاب تهران نمیآیند؟
بر اساس بیانیه اخیر دولت هند مبنی بر منع مسافرت شهروندان هندی به ایران و اسرائیل شنیدهها حاکی از عدم حضور هند به عنوان مهمان ویژه در نمایشگاه کتاب تهران است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کمتر از 11 روز مانده به برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، حضور هندیها به عنوان مهمان ویژه این رویداد در هالهای از ابهام قرار دارد.
پیگیریهای خبرنگار تسنیم نشان میدهد که پس از صدور بیانیه دولت هند در روز 24 فروردین که در آن به شهروندانش توصیه کرد که با توجه «به شرایط حاکم بر منطقه» تا اطلاع ثانوی از سفر به ایران و اسرائیل خودداری کنند. بعید است که ناشران هندی بتوانند خود را به نمایشگاه کتاب تهران برسانند. پیگیریهای دوطرف تا این لحظه به نتیجهای ختم نشده است.
نگاهی به سالن رایت نمایشگاه کتاب دهلی/ رایت سنتر دهلی چه قابلیت هایی برای نشر ایران دارد؟وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مذاکره با وزارت فرهنگ هند پیگیر حضور ناشران این کشور در نمایشگاه کتاب تهران است، یاسر احمدوند رئیس نمایشگاه کتاب تهران و معاون فرهنگی وزرات ارشاد در گفتوگو با تسنیم ضمن تایید این پیگیریها گفت: نتیجه این پیگیریها به زودی اعلام میشود.
انتهای پیام/